معرفی بدترین سیستم عامل ها تا کنون
تاکنون صدها نگارش گوناگون سیستمعامل توسط برنامهنویسان طراحی شده است که برخی از آنها تنها روی یک کامپیوتر یا دستگاه خاص کار میکردهاند و برخی نیز جهانگیر شدهاند. هنگامی که صحبت از مقایسه پیش میآید، رسم معمول آزمایشهای نرمافزاری این است که بهترین چیز را معرفی کنند. بسیاری از افراد خاطرات خوبی را با سیستمهای عامل قدیمی سپری کردهاند و اگر موج شدید فناوری نبود، شاید بهاین زودیها از آنها دل نمیکندند. اما در این میان کسانی هم هستند که تجارب بدی را با سیستمهای عامل سپری کردهاند. بهترتیب توالی زمانی، بهبدترین سیستمهای عامل معروفی که تاکنون منتشر شدهاند، نگاهی خواهیم انداخت:
360 /1964OS:
منظور از این نسخه، آن سیستم عامل معروف آیبیام نیست که با قابلیت اشتراک زمانی، تحول زیادی در سیستمهای عامل ایجاد کرد.
منظور، نسخه اولیه آن است که فرد بروکس، مدیر پروژه آن اذعان داشته بود که برنامههای کنترلیاش مشکل دارد، حافظه بیشتری از آنچه فکر میکردند مصرف میکند و بسیار کند است!
اواخر دهه 60، ITS:
سیستم اشتراک زمانی غیرهمخوان، بهزبانهای اسمبلی 6-DEC PDP و 10-PDP نوشته شد و فقط از فایلهای با نام شش حرفی داخل یک دایرکتوری پشتیبانی میکرد (بله، درست خواندید، هر فایل باید داخل دایرکتوری منحصربهفرد خودش قرار میگرفت.) و امنیت آن بسیار ضعیف بود و میتوانستید به سیستم هر کس وارد شوید، بی آنکه کلمه عبوری از شما بپرسد.
صرف نظر از رنج زیادی که باید برای استفاده آن متحمل میشدید و امنیتی که اصلا نداشت، سیستم عامل مهمی محسوب میشد. هر چند از زمان عرضه یونیکس، بسیاری از برنامههایی که روی آیتیاس نوشتهشدند، امروزه هم استفاده میشوند.
گنوهرد از 1983 تا امروز ناکامل!:
تا بهحال به این موضوع فکر کردهاید که چرا به لینوکس میگویند گنولینوکس؟ پاسخ رسمی آن وجود هستهای برای سیستم عامل است که بر مبنای نرمافزار گنو باشد و سیستم عامل کاملی را شکل دهد. گنو قرار بود در سال 1983 منتشر شود تا بهطور کل جایگزین سیستم عامل یونیکس شود.
اما بعد از حدود 25 سال از توسعه آن، گنو هنوز هم کامل نشده است: هسته آن، هرد هیچ وقت نتوانست کار خود را آغاز کند. تقریبا هیچ کس نتوانست از گنوهرد استفاده کند.اما چرا گنوهرد را در ده سیستم عامل بد قرار دادهایم؟ بهاین خاطر که پس از گذشت یک ربع قرن، هنوز نتوانسته به قول خود عمل کند و اگر لینوکس نمیآمد تا گنو را نجات دهد، امروز بزرگترین شکست دنیای نرمافزاری آزاد را شاهد بودیم.
سال 1985 و ویندوز 1/01:
اولین تلاش مایکروسافت برای تبدیل داس متنی به ظاهری گرافیکی در یک کلام، افتضاح بود. ویندوز 1 زشت بود و با دو سال تاخیر عرضه شد و خوب کار نمیکرد. این موضوع بهکنار، هیچ نرمافزاری نبود که روی ویندوز کار کند. نرمافزارهای ویندوز تا زمان عرضه ویندوز 2/03 که دو سال بعد عرضه شد، بهطور کامل عملیاتی نشدند.
اگر بخواهیم با سیستمهای عامل همان سال مقایسه کنیم، اپل سیستم 2/1 خود را عرضه کرده بود که با پشتیبانی از پرینترهای لیزری و سیستم فایل پیچیده درختی، اساسا امکان قیاس ویندوز و مک را سلب میکرد.
سال 1988 و 4.0 MS-DOS:
بهنظر میرسد که مایکروسافت در این سالها دیگر برای این سیستم عامل وقتی نمیگذاشت. نسخههای قبلی داس در زمان خود واقعا سیستمهای عامل خوبی بودند.
اما با عرضه داس 4، مشخص نبود هدف چیست؟!
برنامهها ساعت به ساعت از کار میافتادند و درست وسط یک دستور سیستمتان متوقف میشد و کار نمیکرد. غیر از صفحه آبی مرگ ویندوز، هیچ چیز دیگری به این بدی نبود.کاربران کامپیوتر برای حفظ سلامت عقلانی خود، یا به نسخهقدیمیتر داس پناه میبردند یا به DR-DOS موسسه دیجیتالریسرچ.
نکته جالب این است که DR-DOS نامگذاری ویرایشهای خود را مطابق با داس مایکروسافت انجام میداد تا عملکرد مشابه مایکروسافت را نشان دهد، اما در سال 1989، DR-DOS را با ویرایش شماره 5 عرضه کرد که هیچ شباهتی به داس نسخه 4 مایکروسافت نداشته باشد!
سال 1989 و میزکار باز SCO:
اگر به نیمه پر لیوان نگاه کنیم، SCO اولین یونیکسی بود که پردازش 32 بیتی میکرد و رابط گرافیکی داشت. اما نیمه خالی لیوان، این سیستم عامل به تله مرگبار معروف بود!
OpenDesktop در آن زمان بهترین تجارب رابطهای گرافیکی را که هر کسی به چشم دیده بود، به ارمغان میآورد. اما ویرایشگر متنتان مدام قفل میکرد و کامپایلرها تمام سیستم را از کار میانداختند و معلوم نبود که کدام پنجره در حال فعالیت است؟!
سال 1996، JavaOS:
میخواهید بدانید بدترین ایده برای راهاندازی سیستم عامل چیست؟ آن را بهزبانی بنویسید که از جاوای سال 1996 کندتر باشد. اما سان با کمک آیبیام این ایده را عملی کرد. سیستم عامل جاوا روی کامپیوترهای شبکهای و سیستمهای Embedded کار میکرد. اما جالب است بدانید میان این همه سیستمهای عامل Embedded، تعداد کمی نام JavaOS را شنیدهاند. سان در سال 2006 بالاخره قبول کرد که ایده بدی است و برای همیشه آن را به بخش یادمان سیستمهای خود منتقل کرد.
سال 2000، ویندوز میلینیوم:
تا زمانی که سیستم عامل دیگری از مایکروسافت، چند سال پیش آمد، «ویندوز می» در سبد بدترینها، آخرین محصول مایکروسافت بهحساب میآمد. این سیستم عامل در فهرست مجله PCWorld، با عنوان بدترین محصولات فناوری تمام دوران، شماره4 را بهخود اختصاص داده است و قرار بود هم سیستمعاملی 16 بیتی باشد و هم سیستم عاملی 32بیتی.
ویندوز ملنیوم همه چیز داشت، کند بود، امن نبود، پایدار هم نبود. مایکروسافت نتوانست بیشتر از یک سال به فروش آن بپردازد و یک شکست کامل بهحساب میآمد.
سال 2001 تا 2006، لیندوز:
چه اتفاقی میافتد اگر لینوکس و ویندوز را کنار هم بگذاریم؟ مطمئنم که نتیجه کار خوب در نمیآید! لیندوز که اولین بار در سال 2001 عرضه شد، قول داد که تمام برنامههای ویندوزی را در لینوکس اجرا کند. موسسه لیندوز بعد از چند ماه متوجه شد که ایده بدی را سرلوحه کار خود قرار داده است و حتی با کمک Wine هم نمیشود تمام برنامههای ویندوز را در لینوکس اجرا کرد، دست آخر نتوانست تمام برنامههای ویندوزی را روی لینوکس اجرا کند و خود را بهعنوان جایگزین ویندوز مطرح کند.
سال 2006، ویندوز ویستا:
ویندوز ویستا تنها سیستم عاملی است که همهتان بدون استثنا آن را در این لیست قرار میدهید. شمردن معایب آن نیاز است؟ کند است، همخوانی سختافزاری و نرمافزاری خوبی ندارد، نسخههای زیادی دارد و باز هم امنیت صحیحی ندارد و ...
همه اینها باعث شد مایکروسافت زمان پشتیبانی از ویندوز اکسپی را گسترش دهد، توسعه ویندوز 7 را با جدیت بیشتری دنبال کند و بههمگان قول دهد که همه چیز در آینده برطرف خواهد شد.